انجمن علمی ادیان و عرفان دانشگاه محقق اردبیلی

پایگاه اطلاع رسانی انجمن علمی ادیان و عرفان دانشگاه محقق اردبیلی

۵ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

دینداری رو به زوال است اما اسلام رشد خواهد کرد

دین‌داری رو به زوال است، اما اسلام رشد خواهد کرد
 

هافینگتون‌پست —فیل زاکرمن: بسیاری از پژوهش‌های اخیر با مطالعۀ کشورهای مختلف سراسر دنیا، یک چیز را نشان می‌دهند: دین‌داری رو به زوال است. از اسکاندیناوی تا جنوب امریکا و از ونکوور تا سئول، جهان درحال تجربۀ موج غیرمنتظره‌ای از سکولاریسم است. درواقع براساس گزارش جدید نشنال جئوگرافیک جدیدترین دین دنیا بی‌دینی است. 


آخرین داده‌ها را ملاحظه کنید: 
• برای اولین بار در تاریخ نروژ، اکنون تعداد ملحدان و لااَدری‌گرایان بیشتر از مؤمنان به خداوند است.

• برای اولین بار در تاریخ بریتانیا، اکنون تعداد ملحدان و لااَدری‌گرایان بیشتر از مؤمنان به خداوند است. به‌علاوه میزان حضور در کلیسا در بریتانیا در کمترین حدِ تمام تاریخ این کشور است: کمتر از دودرصد از زنان و مردان بریتانیایی در هر یکشنبه در کلیسا حاضر می‌شوند.

• نظرسنجی‌ اخیر در ایسلند نشان می‌دهد که صفردرصد ایسلندی‌ها باور دارند که خداوند زمین را خلق کرده است. درست است: صفردرصد. این‌ در حالی است

در تاریخ جهان اولین بار است که تعداد جوامعی که سکولار می‌شوند، از تعداد جوامعی که دین‌دار می‌شوند، پیشی می‌گیرد.
که بیست سال پیش نوددرصد ایسلندی‌ها مدعی بودند به مذهب معتقدند و اکنون کمتر از پنجاه‌درصد چنین ادعایی دارند.

• نزدیک به هفتاددرصد هلندی‌ها هیچ تعلق خاطری به هیچ دینی ندارند و احتمال دارد تقریباً هفتصد کلیسای پروتستان و هزار کلیسای کاتولیک در سراسر این کشور درآیندۀ نزدیک متروکه شوند.

• بر اساس نظرسنجی یوروبارومتر۱ نوزده‌درصد اسپانیایی‌ها، بیست‌وچهاردرصد دانمارکی‌ها، بیست‌وشش‌درصد اسلوونیایی‌ها، بیست‌وهفت درصد آلمانی‌ها و بلژیکی‌ها، سی‌وچهار درصد سوئدی‌ها و چهل‌درصد فرانسوی‌ها ادعا می‌کنند که به «هیچ نوع روح، خدا یا نیروی مافوق طبیعت» معتقد نیستند.

• در ایالات متحدۀ امریکا چیزی بین بیست‌وسه تا بیست‌وهشت‌درصد افراد بزرگ‌سال هیچ نوع تعلقی به هیچ دینی ندارند. این افراد را «بی‌دین»۲ می‌نامند. نه‌تنها تعداد این افراد روزبه‌روز در حال افزایش است، بلکه باورها و رفتارهای آن‌ها نیز به‌نحو فزاینده‌ای در حال سکولارشدن است.

• از میان هزاره‌ای‌ها [متولدین بین سال‌های ۱۹۸۰تا۲۰۰۰]، امریکایی‌هایی که بین بیست تا سی‌سال دارند، بیش از سی‌وپنج‌درصد فاقد دین هستند. این تعداد، بزرگ‌ترین گروه مردان و زنان سکولار را در تاریخ این کشور تشکیل می‌دهد.

• در کانادا، در سال ۱۹۹۱، دوازده‌درصد بزرگ‌سالان ادعا می‌کردند بی‌دین‌اند؛ اما امروزه این تعداد به بیست‌وچهاردرصد افزایش پیدا کرده است.

• در استرالیا،

جامعه‌پذیری اولین موتور محرکی است که دین‌داری را به پیش می‌راند.
در سال ۲۰۰۱، پانزده‌درصد از جمعیت بیان کردند که فاقد دین‌اند. امروزه دست‌کم بیست‌ودودرصدِ افراد، بی‌دین هستند.

• در نیوزیلند، در سال ۲۰۰۱، سی‌درصد افراد ادعای بی‌دینی داشتند؛ اما امروزه این تعداد به چهل‌ودودرصد افزایش یافته است.

• در امریکای جنوبی، هفت‌درصدِ مردان و زنان مکزیکی، هشت‌درصدِ بزریلی‌ها، یازده‌درصدِ آرژانتینی‌ها، دوازده‌درصدِ السالوادوری‌ها، شانزده‌درصدِ شیلیایی‌ها، هجده‌درصدِ دومینیکنی‌ها و سی‌وهفت‌درصد اهالی اروگوئه بی‌دین هستند. این بیشترین میزان سکولاریسم است که تاکنون در امریکای لاتین ثبت شده است.

• شصت سال پیش در ژاپن، قریب به هفتاد‌درصد بزرگ‌سالان ادعا می‌کردند اعتقادات دینی شخصی دارند؛ اما امروزه تنها بیست‌درصد چنین اعتقاداتی دارند. در سال ۱۹۷۰ در سرتاسر ژاپن ۹۶‌هزار معبد بودایی وجود داشت؛ اما در سال ۲۰۰۷ این تعداد به ۷۵هزارو۸۶۶ معبد کاهش یافت. از این تعداد نیز در قریب به بیست‌هزار معبد هیچ روحانی‌ و خدمتگزاری وجود ندارد. در دهۀ پنجاه میلادی بیش از هفتادوپنج‌درصد از خانواده‌های ژاپنی در خانه‌هایشان محراب کامیدانا، عبادتگاه خانگی آیین شینتو، داشتند؛ اما در سال ۲۰۰۷ این رقم به چهل‌وچهاردرصد در کل ژاپن

هرچه اینترنت در زندگی انسان‌ها فراگیرتر می‌شود، به همان میزان نیز رشد سکولاریسم تداوم می‌یابد.
و بیست‌وشش‌درصد در شهرهای اصلی کاهش یافته است.

• در سال ۲۰۰۵، یازده‌درصد اهالی کرۀ ‌جنوبی خودشان را ملحد می‌دانستند؛ درحالی‌که اخیراً این میزان به پانزده‌درصد رسیده است. به‌علاوه تعداد کره‌ای‌هایی که خودشان را معتقد به دین معرفی می‌کردند، از پنجاه‌وهشت‌درصد به پنجاه‌ودودرصد کاهش پیدا کرده است.

• بیش از پنجاه‌درصد از بزرگ‌سالان چینی سکولارند؛ هرچند در نظام‌های دیکتاتوری کمونیستی، جایی‌که دین‌داری به‌شکلی رسمی سرکوب می‌شود، به‌دست‌آوردن اطلاعات معتبر دربارۀ دین همواره دشوار بوده است.

• در افریقا نیز تعداد افرادِ بی‌دین در حال رشد است؛ درحالی‌که میزان دین‌داری در این قاره همواره زیاد بوده است: بیش از پنج‌درصد از غنایی‌ها ادعا می‌کنند هیچ دینی ندارند و نُه‌درصد از مردم ماداگاسکار و تانزانیا و همچنین یازده‌درصد مردم گابون و سوازیلند بی‌دین‌اند.

• تقریباً بیست‌درصد اهالی بوتسوانا اکنون مدعی‌ بی‌دینی‌اند.

• بیش از بیست‌درصد اهالی جامائیکا فاقد دین‌اند.



در دیگر کشورها نیز وضع به همین منوال است و بخش اعظمی از جمعیت این کشورها را افراد بی‌دین تشکیل می‌دهد؛ همچون اسلوونی، اسرائیل، فنلاند، مجارستان، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و.... اعلام ریزارقام بی‌دینی در هر کشور در اینجا ممکن نیست؛ اما شایان‌ذکر است که درحال‌حاضر و در مقایسه

کشورهای دین‌دار از این جهت که نوزادان بیشتری دارند، از مزیت زادولد برخوردارند.
با قرن گذشته، اغلبِ کشورها با میزان قابل‌توجهی از دین‌گریزی مواجه بوده‌اند و برای اولین‌ بار در تاریخ جهان است که تعداد جامعه‌هایی که سکولار می‌شوند، از تعداد جامعه‌هایی که دین‌دار می‌شوند، پیشی می‌گیرد.

حمایت آشکار از کفر و الحاد در برخی کشورها با اکثریتِ مسلمان، مجازات دارد: درواقع در سیزده کشور اسلامی الحاد جرمی با مجازات مرگ است. باوجوداین همچنان نشانه‌های متعددی مبنی بر رشد دین‌گریزی و سکولارشدن درجهان اسلام وجود دارد. البته ذکر آمار دقیق در این کشورها بسیار مشکل است.

درنهایت، مطلق تعداد زنان و مردان سکولار بر روی کرۀ خاکی تاکنون بی‌سابقه است. بر اساس آخرین تخمین‌های مرکز تحقیقاتی پیو۳ در سال ۲۰۱۰، بیش از ۱.۱میلیارد از مردم جهان بی‌دین بوده‌اند و احتمال دارد این رقم تا سال ۲۰۲۰ به بیش از ۱.۲میلیارد برسد.

آیا این موجِ دین‌گریزی ادامه پیدا می‌کند تا دین به‌کلی از روی کرۀ خاکی محو شود؟

پاسخ به این سؤال مطمئناً دشوار است.

ازیک‌طرف می‌دانیم که جامعه‌پذیری اولین موتور محرکی است که دین‌داری را به پیش می‌راند: کودکانی که والدین دین‌دار دارند، با تربیت دینی رشد می‌کنند و دین‌دار بار می‌آیند. بنابراین هرچه افرادْ بیشتروبیشتر از دین دست می‌کشند، این احتمال بیشتر می‌شود که فرزندان آن‌ها نیز دین‌دار

اسلام به گسترش خود ادامه خواهد داد و در سال ۲۰۵۰ بزرگ‌ترین دین دنیا خواهد شود.
بار نیایند و بدین‌ترتیب توسعۀ میان‌نسلیِ دین در دهه‌های بعدی تضعیف خواهد شد. به‌علاوه، دین‌گریزی به‌شدت با دسترسی به اینترنت و استفادۀ از آن همبسته است: هرچه اینترنت در زندگی انسان‌ها فراگیرتر می‌شود، به همان میزان نیز رشد سکولاریسم تداوم می‌یابد.

ازسویی‌دیگر، افرادِ دین‌دار معمولاً تعداد فرزندان بیشتری نسبت‌به افراد سکولار دارند. امروزه آن کشورهایی که بیشرین نرخ زادولد را دارند، دین‌دارترین کشورها هستند؛ درحالی‌که کشورهایی که کمترین میزان تولد را دارند، سکولارترین کشورها هستند. پس بنا بر ملاحظات جمعیت‌شناسانه، کشورهای دین‌دار از این جهت که نوزادان بیشتری دارند، از مزیت زادولد برخوردارند. از این‌روست که بر اساس آخرین پیش‌بینی مرکز تحقیقاتی پیو، احتمال اینکه رشد سکولاریسم در دهه‌های آتی متوقف شود، زیاد خواهد بود؛ درحالی‌که اسلام به گسترش خود ادامه خواهد داد و در سال ۲۰۵۰ بزرگ‌ترین دین دنیا خواهد شد.

اما اکنون کلیساها در سرتاسر دنیا در حال بسته‌شدن هستند. ایمانْ رو به زوال است. تعداد آن مردان و زنانی که زندگی خود را بر اساس آموزه‌های سکولاریسم و انسان‌باوری پیش می‌برند نیز رو به افزایش است.


پی‌نوشت‌ها:
* فیل زاکرمن (Phil Zuckerman) استاد جامعه‌شناسی و مطالعات سکولار در کالج پیتزر در کالیفرنیا است.
[۱] Eurobarometer Poll
[۲] Nones
[۳] Pew Research Center

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

بازسازی کشتی نوح

 یک مرکز مسیحیان در آمریکا، ماکتی بزرگ از کشتی نوح را بازسازی کرده و در آن را به عنوان یک پارک تفریحی بروی عموم باز کرده است.

این کشتی ماکت که ۱۵۵ متر طول دارد توسط مرکز مسیحی جنسیس ساخته شده است.

پیروان این مرکز مسیحی معتقدند داستان حضرت نوح که در انجیل، کتاب مقدس مسیحیان، روایت شده حقیقت دارد و بر اساس یک واقعه تاریخی شکل گرفته است.

سازندگان این کشتی می‌گویند حتی اندازه‌های آن را هم بر اساس داده‌های انجیل محاسبه کرده‌اند؛ ۱۵۵ متر طول، ۲۶ متر عرض و ۱۵ متر ارتفاع.

کِن هَم، دبیرکل انجمن "انسرز این جنسیس" گفته ساخت کشتی نوح ۱۰۰ میلیون دلار هزینه برداشته است.

در داخل این کشتی ماکت‌هایی از حیوانات و خانواده نوح بر اساس باورها و برداشت‌های مذهبی گروه جنسیس قرار گرفته است.

در این کشتی حتی ماکت‌هایی از دایناسورها هم قرار داده شده چرا که پیروان این گروه مسیحی معتقدند همه موجودات حتی دایناسورها را خداوند حدود ۶ هزار سال پیش آفریده است.

این پروژه در سال ۲۰۱۴ معافیت مالیاتی به ارزش ۱۸ میلیون دلار دریافت کرد.

این بخشش مالیاتی باعث شده موسسه جنسیس از پرداخت مالیات در ازای فروش بلیط به بازدیدکنندگان از پروژه (در مدت زمان ساخت آن) معاف شود.

سازندگان کشتی نوح گفته‌اند انتظار جذب دو میلیون بازدید کننده در اولین سال پس از افتتاح آن را دارند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

معرفی یک فیلم ادیانی

فیلم pk یکی از آخرین ساخته های سینمای هند است سینمایی که حالا عنوان پر محصول ترین سینمای دنیا را دارد و سالیانه عناوین زیادی را روانه بازار می کند.

این فیلم  ساخته شده در سال ۲۰۱۴ است که پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای هند با فروش بی سابقه‌ای در کل این صنعت می‌باشد. این فیلم در ۱۵ روز اول اکران خود تمام رکوردهای فروش را جا به جا کرد و با فروش بی سابقهٔ ۳۰۰ کروری در دو هفتهٔ اول پرفروش ترین و پر استقبال ترین فیلم تاریخ سینمای هند لقب گرفت. همچنین با رتبه #248 جز 250 فیلم برتر تاریخ سینماست این فیلم یکی از محبوب ترین کمدی بالیوودی در خارج از هند محسوب می‌شود. امتیاز این فیلم در وبگاه معتبر  ای ام دی بی  8.5از 10از 51 هزار رای دهنده می‌باشد که روز به روز تعداد آراافزایش میابد.

داستان فیلم از این قرار است که موجودی فضایی که کاملا شبیه ما انسانها است برای کارهای تحقیقاتی وارد زمین می شود اما در بدو ورود وسیله ارتباطی او با صفینه اش دزدیده می شود او برای ارتباط با سفینه و برگشت به سیاره اش به اون وسیله نیاز دارد برای همین در صدد جستجو بر میاد اما در کشور پر جمعیت هند پیدا کردن یک دزد کار غیر ممکنی است.

از هر کس که سئوال می کنه بهش می گه فقط خدا می تونه کمکت کنه برای همین او تصمیم می گیره بره دنبال خدا

موضوع و داستان فیلم بسیار چالش برانگیز است مخصوصا در جامعه هند که کشوریست هفتاد و دو ملت با مردم نژاد ها دین ها و رسوم مختلف که اکثرا نسبت به فرهنگ و قومیت خود دارای تعصب هستند

همین اما حاشیه هایی رو ایجاد کرد . این فیلم بیشتر کسانی که خود را مباشرین خداوند می‌نامند و از این طریق پول‌ها زیادی به دست می‌آورند را مورد انقاد قرار داده. این فیلم با خرافات مبارزه می‌کند و پیام آن این است که خداوند یکتا است و پرستیدن او شیوهٔ خاصی نمی‌خواهد. کاهنان بیشترین ضربه را از فیلم خوردند و نگاه مردم نسبت به آن‌ها و اعمال خرافاتیشان تغئیراتی کرد. کاهنان و حامیانشان گروهی تشکیل دادند و در اعتراض به فیلم تظاهرات کردند و قسمت‌های از هند آشوب به پا کردند و خیلی از سینماها را تخریب کردند. اما اکثریت مردم هند موافق فیلم بودند و با استقبالی با شکوه و بی بدیل این فیلم رو به پرفروش ترین فیلم تاریخ تبدیل کردند. همچنین فیلم مورد استقبال سیاسیون قرار گرفت و یکی از وزرای هند دستور داد که از این فیلم مالیات گرفته نشود. فیلم هم در جامعهٔ اصلی هند و هم در جامعهٔ مجازی از حمایت بسیار بالای مردم عادی و افراد مشهور برخوردار بود.

کارگردان فیلم راجکومار هیرانی است کارگردان ساختار شکن بالیوود است اما آبیجات جاشی، نیز در نگارش فیلمنامه به او کمک کرده است تا بر بار کمیک کار افزوده شود. در خلال این سکانس های کمیک، «P.K» خیلی زود متوجه می شود باید لباسی برای پوشیدن پیدا کند. پس دست به سرقت لباس می زند. چگونگی یادگیری زبان آن هم با لهجه ای که معلوم نمی شود او از کجا یاد می گیرد، از دیگر فرصت هایی است که فیلم برای ایجاد فضای کمیک از آن استفاده می کند. یکی دیگر از چهره های آشنای فیلم که باعث خنده می شود مهاتما گاندی است.


«P.K» شامل جمع قابل توجهی از بازیگران طراز اول هند است که از میان آنها می توان به آتوشکا شارما که نقش یک خبرنگار تلویزیونی را دارد که می خواهد به «P.K» کمک کند تا به خانه اش بر گردد، سوشانت سینگ راچپوت که نقش یک جوان مسلمان را دارد، ساراب شوکلا در قالب یک هندوی ثروتمند و از همه مهم تر سانجای دات اشاره کرد. همان طور که اشاره شد، امیر خان نیز در قالب «P.K» نقش اصلی فیلم را دارد.


راجکومار حیرانی در بین کارگردانان متوسط هند، از جایگاهی ویژه برخوردار است. او سابقه فیلم هایی مثل مانا بهای و «Lage Raho Munnabhai» را دارد که به فسادهای دولتی می پردازد. فیلم «سه کله پوک» او نیز درباره رقابت های دانشگاهی در هند است. اما در این بین «P.K» به نظر فیلمی قابل ارزش تر می رسد.

این فیلم تنوع مضحکی که در مذاهب موجود در هند قرار دارد و همچنین مدیران دقل باز آنها را با طنز نیشدار خود به باد انتقاد می‌گیرد، برای مثال به جایی از فیلم توجه کنید که در آن شخصیت اول زن فیلم دارد از گذشته‌اش می‌گوید و اینکه چگونه پدر خانواده یکی از مدیران این مذاهب را الگوی مسلط زندگی‌اش قرار داده، ما می‌بینیم در تمام خانه و وسایل‌اش عکس او قرار دارد، این تصاویرِ خاطره‌ای سیاه و سفید‌اند و تنها عنصر رنگی در آنها عکس مدیر مذهبی است. فیلم تا نیمه‌های اولش فوق العاده پیش می‌رود، یعنی جاهایی که پی کی متوجه می‌شود فردی به نام خدا می‌تواند مشکل او را که گم شدن ریموت کنترلش برای بازگشت به سیاره‌اش است را حل کند، او در بین مذاهب بیشمار دنبال خدا می‌گردد ولی سردرگم میشود و ناتوان در یافتن خدا. این سادگی و بی آلایش بودن پی کی است که باعث می‌شود دنبال حقیقت بگردد، او همچون کاسپر هاوزر در “معمای کاسپر هاوزر” همچون کودکی است که تازه به دنیا آمده و همین دیدِ ساده‌ی اوست که باعث می‌شود تزویر موجود در جامعه‌ی امروز را نمایان کند و سوال‌ها و جواب‌هایی که ارائه می‌کند با اینکه ساده‌ترین و منطقی‌ترین‌ها هستند، اما حقیقت متروک شده را برملا می‌کنند. پی کی را همچنین از نظر جستجو برای خدا می‌توان با آنتونیوس بلاک در”مهر هفتم” مقایسه کرد. متاسفانه این روند فوق‌العاده تا همیجا ادامه دارد، با درگیر شدن پی کی با تاپسونی در رسانه‌ها، فیلم به بیراهه‌ی سانتی‌مانتالیزمِ منفورِ موجود در سینمای بدنه اصلی هند می‌کشاند، جالب اینجاست که روابط عاشقانه در فیلم کاملا قابل قبول شکل داده شده اند، متاسفانه فیلم دارد از جایی ضربه می‌خورد که نباید بخورد. اینجاست که دیگر فیلم از ساختار زیبا و خلاقش می‌افتد.

در مجموع فیلم PK فیلم فوق العاده ای هست که دیدن اون رو به تمام دوستداران سینما توصیه می کنیم

کارگردان : راجکومار هیرانیPK Theatrical Poster.jpg

تهیه کننده : ویدو وینود چوپرا

نویسنده : راجکومار هیرانی
آبیجات جوشی

بازیگران:

عامر خان
انوشکا شرما
بومان ایرانی
سانجی دات



تهیه و تنظیم:آیدین ضیایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

القدس لنا....


این حنظله است، کودکی با پاهای برهنه و کله ای بزرگ با چند تار موی سیخ.لباس های کهنه و وصله دارش نشان آوارگی و گذراندن روز های سخت است. او به ما پشت کرده، او به شدت با ما قهر است، او با تمام کسانی که بر سر مساله ی فلسطین تن به مذاکره و مصالحه می دهند قهر کرده است .او ده سال بیشتر ندارد، سالهاست که ده سال دارد و ظاهرن تا آزاد شدن سرزمین مادری اش، ده ساله باقی خواهد ماند. حنظله دستانش را پشتش گره کرده یعنی اینکه امیدی به هیچ کدام از نهادها و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری و کمپین های حمایتی ندارد. ما صورت او را نمیبینیم اما میشود حدس زد که از تمام این چیز ها عصبانی است. با این حال احتمالن چشم امید او به ما ست که در روزهایی مانند روز قدس آزادی اش را فریاد بزنیم.

به امید آن روز که حنظله خوشحال بشود و با ما آشتی کند و صهیونیسم از صفحه روزگار محو شود....

آیدین ضیایی


شرح تصویر:

حنظله (به معنی سیب تلخ) یک شخصیت کارتونی برساخته ناجی علی کاریکاتوریست فلسطینی است که نماد مصور مردم فلسطین و نشانگرِ سرنوشتِ تلخ و اندوهبارِ آوارگانِ فلسطینی است.

او یک کودک ۱۰ ساله فلسطینی است که نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در روزنامه کویتی السیاسة به تصویر کشیده‌شد. ناجی علی از سال ۱۹۷۳ به این سو حنظله را همواره پشت به بیننده و با دستان قلاب شده در پشت ترسیم کرده‌است. ده‌سالگی سنی‌ست که او مجبور به ترک فلسطین شد و ده‌ساله ماندنش ناشی از آن است که جز در سرزمین خودش نمی‌تواند رشد کند. حنظله همیشه پیراهن ژنده و پابرهنه است و در کاریکاتورهای تازه‌تر گاه در حال سنگ‌پرانی یا شعارنویسی است.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

داستان علی (ع) و خوارج


خوارج، نام گروهی از مسلمانان متعصب و‌ خشک‌مغز است که در زمان خلافت علی(ع) اعلام موجودیت کردند. علی(ع) در جنگ نهروان، آنان را شکستی سخت داد و پس از آن، سازمان خوارج فروپاشید؛ اما تفکر آنان باقی ماند و با نام‌های دیگر و زیر پرچم‌های متفاوت و مقدس به حیات خود ادامه داد. به باور من، اکنون گفتمان غالب بر جهان اسلام، همان گفتمان و همان قرائت خوارج از اسلام است؛ زیرا مهم‌ترین ویژگی خوارح، اکنون نیز سکۀ رایج در میان مسلمانان است. 

خوارج، مردان و زنانی شریعت‌مدار بودند که از بذل جان و مال خود در راه دین دریغ نداشتند. علی(ع) آنان را حقیقت‌جویان گمراه می‌دانست(نهج البلاغه، خ60). امام باقر(ع) نیز دربارۀ آنان می‌گوید: جاهلانه بر خود سخت گرفتند و ندانستند که دین خدا، فراخ‌تر از فهم آنان است(کافی، ج2، ص298). در سیره و زندگی رهبران خوارج، جز زهد و تلاوت قرآن و نماز و روزه‌داری و تهجد و جهاد به چشم نمی‌خورد و اگر خشونتی از آنان سر زده است، آن را در راه خدا و برای حراست از دین خدا می‌دانستند؛ چنانکه شب قدر را برای کشتن علی(ع) و معاویه انتخاب کردند، تا ثواب بیشتری ببرند.

خوارج، چند سال پس از تدوین قرآن در زمان عثمان، ظهور کردند. تلقی آنان از قرآن، چونان مواجهۀ اخباری‌ها با حدیث بود. می‌گفتند: با وجود قرآن و سنت رسول(ص)، هیچ نیازی به هیچ چیز و هیچ کس نیست؛ حتی اگر آن چیز، عقل باشد و حتی اگر آن شخص، علی باشد. مهم‌ترین ویژگی آنان که هنوز در میان اکثر جریان‌های اسلامی بیش‌وکم وجود دارد، ظاهرگرایی و تعصب خام بر ظواهر متون دینی است. آنان، دین را در ظواهر قرآن و سنت خلاصه می‌کردند و هر چیزی را که بیرون از آن بود، بی‌دینی می‌شمردند. می‌گفتند در قرآن آمده است: لا حکم الا لله؛ فرمان‌روایی مخصوص خدا است. پس ما از علی و غیر علی، فرمان نمی‌بریم. وقتی معاویه، قرآن‌ها را بر سر نیزه کرد و سپاهیان عراق را به حَکَمیت قرآن فراخواند، آنان نیز علی را به گردن نهادن در برابر حکم قرآن فراخواندند. علی(ع) گفت: آری؛ حکم از آنِ خدا است و بس. اما شما از این سخن حق، معنایی باطل می‌فهمید. فرمان‌بری از خدا، شما را از حاکم – هرچند ظالم - بی‌نیاز نمی‌کند. می‌گفتند: تو ما را به کاری می‌گماری که در قرآن نیامده است. وقتی قرآن در میان است، چه جای دیگران است. 

خوارج، پدران معنوی اخباری‌گری و تحجر و سخت‌کیشی در جهان اسلامند. آنان ریشۀ اجتهاد را در جهان اسلام، نحیف و لاغر کردند؛ عقل را به حاشیه‌های دور راندند؛ خردمندان را خوار و شمشیر را عمود خیمۀ دین و ظاهرپرستی را جانشین خداپرستی کردند؛ در فهم دین، هیچ سهمی به عقل و دانش ندادند و متن‌پرستی را عین خداپرستی ‌دانستند. خاستگاه خوارج، اندیشه‌ای بود که به زمان و مکان و عقل و تجربه و اجتهاد هیچ وقعی نمی‌نهاد و دین را جامد می‌پنداشت. وقتی علی(ع) – بر خلاف سخن و سیرۀ پیامبر – بر اسب زکات بست، گفتند: او به دین خدا پشت کرده است؛ زیرا پیامبر از صاحبان اسب، زکات نمی‌گرفت. گمان می‌کردند که دینداری، یعنی تکرار بی‌کم‌وکاست قطعه‌ای از تاریخ دین. این گمان باطل و ویرانگر، اندک‌اندک راه خود را گشود و تا اردوگاه پیروان علی نیز دامن کشید و ماندگار شد.

داستان علی و خوارج، هزاران بار دیگر در تاریخ کشورهای اسلامی تکرار شد؛ از جمله در تاریخ معاصر ایران و در دورۀ مشروطه. در آن زمان نیز مخالفان مشروطه می‌گفتند: «مگر – العیاذ بالله - خدا مرده است که مردم کوچه و بازار در مجمعی(مجلس شورای ملی) جمع شوند و قانون بگذارند؟ مگر قرآن و حدیث در میان ما نیست که خباز و بقال و نجار در مجلس، برای مسلمین، تعیین تکلیف کنند؟ جز خدا، هیچ کس حق قانونگذاری ندارد. مجلس شورا شرک است و این مشروطه، مشروعه نیست.» در آن زمان کسانی مانند مرحوم آخوند خراسانی، همان سخنان را به مخالفان مشروطه گفتند که علی به خوارج ‌گفت. خوارج، در زمان علی، فریب نام قرآن را خوردند و در زمان‌‌های دیگر، فریب نام‌های دیگر را. اگر روزی معاویه، قرآن‌ها را بر سر نیزه کرد و آن ابلهان سبک‌سر را فریب داد، امروز فرزندان خوارج را می‌توان با نام علی فریفت و به دستشان شمشیر داد تا به جنگ مرام علی بروند. آنان، به نام‌ها و ظواهر بسنده می‌کنند. در زمان علی، هر گونه اجتهادی را خروج از دین می‌خواندند و در زمانۀ ما روشنفکربازی و اباحی‌گری می‌نامند. 

مورخان نوشته‌اند: پس از جنگ نهروان، علی(ع) بر کشتگانِ خوارج گذشت و گفت: «بدا به حالتان که فریبتان دادند.» یکی از همراهان علی گفت: خدا را سپاس که ایشان را نابود کرد. علی(ع) گفت: «نه. سوگند به خدایی که جانم در دست او است، کسانی از ایشان هنوز زاده نشده‌اند.» 

(عبد الرزّاق الصنعانی، المصنّف، ج۱۰، ص۱۵۰، ح۱۸۶۵۵)


رضا بابایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان