انجمن علمی ادیان و عرفان دانشگاه محقق اردبیلی

پایگاه اطلاع رسانی انجمن علمی ادیان و عرفان دانشگاه محقق اردبیلی

تازه های نشر: سنتز و زمان در کانت


کتاب سنتز و زمان در کانت، ترجمه سرکار خانم دکتر مریم سلطانی کوهانستانی از اساتید محترم گروه ادیان و عرفان و فلسفه ی دانشگاه محقق اردبیلی، در بر گیرنده ی چهار سمینار متوالی از سلسله سمینارهای فیلسوف معاصر فرانسوی ژیل دلوز است که در سال ۱۹۷۸ در دانشگاه ونسن برگزار گردیده است. این سمینار ها که به دعوت ریچارد پینهاوس و با موضوع سنتز و زمان در فلسفه کانت دایر شده است، به بازخوانی، شرح و تفسیر عمیق دلوز از بحث سنتز و زمان در فلسفه کانت که تا پیش از او سابقه ای نداشته، می پردازد.

در متن کتاب می خوانیم:

می توان گفت هر خلق و نوآوری ای که مکتب کانتی برای فلسفه آورد به یک مسأله ی اساسی از زمان و به طور کلی به یک مفهوم جدید از زمان باز میگردد؛ مفهومی که می توانیم بگوییم شرح و بسط آن توسط کانت برای همه ی آنچه بعد از او اتفاق افتاد قطعی شد. از منظر کانت سنتز فعل تخیل و دارای سه وجه ادراک اجزا ، بازآفرینی و شناخت است. بر مبنای تحلیل اولین وجه سنتز است که کانت را می توان به نوعی مؤسس پدیدار شناسی در نظر گرفت؛ یعنی آن نظم فلسفی که ابژه اش به گونه ای نه درباره ی نمودها بلکه درباره ی ظهورات و حقیقت نمودار شدن مطالعه شده است.

این کتاب در ۱۰۰۰ مجلد، به صفحه آرایی بهمن طهماسبی پور ، توسط انتشارات نگین سبلان و به قیمت پشت جلد ۱۵۰۰۰۰﷼ منتشر شد.

جهت تهیه کتاب، میتوانید آن را از روز شنبه ۹۵/۶/۲۰ و از کتابفروشی بهروز واقع در خیابان امام خمینی ره اردبیل بخواهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

آیا پاورپوینت هنر سخنوری را از بین برده است؟

«اگر مطلب را آماده نکرده‌ای مهم نیست، ولی حتماً پاورپوینت درست کن»؛ این توصیه‌ای است که معمولاً برای ارائۀ سخنرانی یا کنفرانس به دیگران می‌کنیم. در سه دهۀ اخیر، فن خطابه تقریباً از بین رفته است. در این شرایط ارائۀ پاورپوینت به‌نظر منطقی‌ترین راه برای سرپوش گذاشتن بر کم‌سوادی و تنبلی است. در شیوۀ سنتی سخنرانی، تسلسل منطقی پایه و اساس گفتار بود اما امروز به لطف پاورپوینت دیگر نیازی به استدلال نیست. فقط کافی است مشتی اسلاید را کنار هم قرار دهید.

اسمارت ست — سلام بر همگی. امروز می‌خواهم از آسیب‌هایی صحبت کنم که سخنرانی‌های پاورپوینتی به نحوۀ تفکر و حرف‌زدن ما وارد می‌کنند. برای به‌تصویرکشیدن این آسیب‌ها، این نوشته را در قالب سخنرانی‌ای پاورپوینتی سامان داده‌ام.

اسلاید بعدی، لطفاً.

برای نزدیک به دوهزار سال، از ایسوکراتس و سیسرون تا قرن نوزدهم، هنر سخنوری در کانون سنت غربیِ تعلیم و تربیت لیبرال بوده است. شهروندی که به‌طور لیبرال آموزش دیده بود، یاد می‌گرفت که به‌طور منطقی استدلال بیاورد و افکارش را برای آگاه‌سازی دیگران یا درصورت لزوم، برای برانگیختن مخاطب به‌شیوه‌ای سنجیده ابراز کند.

اسلاید بعدی، لطفاً.

رابرت گَسکینز و دِنیس آستین زمانی که روی برنامه‌ای به‌نام پِرِزنتر برای شرکت نرم‌افزار فورتات کار می‌کردند، شاید تصور نمی‌کردند زمانی که مایکروسافت امتیاز پاورپوینت را در سال 1987 خریداری کند، آن‌ها به طور ناخواسته سقوط تمدن غرب را رقم زده‌اند.

اسلاید بعدی، لطفاً.

در سه دهۀ اخیر، فن خطابه تقریباً از بین رفته است. سخنرانی‌های سنتی، به‌جز سخنرانی‌هایی تشریفاتی‌، مانند سخنرانی در جشنِ فراغت از تحصیل یا سخنرانی رئیس‌جمهور دربارۀ وضعیت کشور، منقرض شده‌ است. احتمالاً در آینده زمانی خواهد رسید که این دو سخنرانی هم پاورپوینتی خواهد شد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

گفته شده است که «خدا انسان را خلق کرد و ساموئل کُلت۱ آن‌ها را برابر کرد». سخنرانی پاورپوینتی هم مثل رولورِ ساموئل کلت، تکنولوژی‌ای دمکراتیک و همسان‌کننده دارد؛ چراکه امتیازاتی را که در گذشته بسیار مهم بوده‌اند، ازبین برده است، مانند خوب‌سامان‌دادن به مطالب در سخنرانی یا به‌دست‌آوردن و نگه‌داشتن توجه مخاطب به‌شکلی استادانه. امروزه شما می‌‌‌‌توانید به‌صرفِ داشتنِ توانایی برای سرهم‌کردن نمایشی اسلایدی، حتی اگر غیرمنطقی و نامفهوم هم حرف بزنید، در شرکت‌‌، دانشگاه، دولت و سازمان‌های غیرانتفاعی ترقی کنید.

اسلاید بعدی، لطفاً.

این اسلاید حاوی تصویری از گربه‌ای ملوس است که اگر نمی‌بود، ارائه و سخنرانی جذاب از آب درنمی‌آمد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

اولین قربانیِ سخنرانیِ پاورپوینتی، اولین ممیزۀ خطابۀ سنتی، یعنی سازمان‌دهی گفتار بوده است. در سخنوری سنتی، ممکن بود گفتار بر پایۀ تسلسل منطقی سامان یابد. همچنین می‌توانستیم از صورِ خیال یا مشهورات برای جلب‌توجه مخاطبان در ابتدای سخنرانی استفاده کنیم و به‌جای بحثی منطقی و تاریخی، بر اساس اقتضای موضوع، سخن برانیم. اما برای سازمان‌دهی نمایش اسلایدی و پاورپوینتی، استدلالی نیاز نیست. فقط کافی است مشتی اسلاید را کنار هم قرار دهید.

اسلاید بعدی، لطفاً.

سخنرانی پاورپوینتی از طریق گفتاری مشخص برای مخاطبانی مشخص، سخن‌پردازی را از وجود سخنور، رهایی بخشیده است. همین که مجموعۀ اسلایدهای شخصی‌تان را گردآوری کردید، می‌توانید برای سخنرانی دربارۀ هر موضوعی با ترکیب مجدد و دلبخواه، اسلایدها را کنار هم قرار دهید. کسی شما را برای نمایش اسلایدهای معیارتان ملامت نمی‌کند؛ چراکه سخنرانان دیگر نیز همین کار را می‌کنند. بالأخره هرچه باشد، در میان کودن‌ها هم چیزهایی برای تفاخر وجود دارد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

این اسلاید حاویِ آن دسته کارتون‌هایی است که برای جذابیت اسلایدهای پاورپوینتی به کار می‌رود.

اسلاید بعدی، لطفاً.

یکی دیگر از تأثیرات مهلک پاورپوینت تقویت این فرضیه است که گوش‌دادن به دیگران در قیاس با دیدن چیزها، هرچیزی، روی صفحۀ نمایش، کسالت‌بار است. اگر به موزه‌های هنر رفته باشید که صفحۀ نمایش تلویزیونی دارند، متوجه خواهید شد که بسیاری از بازدیدکنندگان، اگر نه تمام آن‌ها، دور تلویزیون جمع شده‌اند و از آثار هنری اصلی‌ای که روی دیوار نصب شده‌اند، غافل‌اند. حال چندین نسل بشر از نورگرایی۲ رنج خواهند برد. از نورگرایی با عبارت «اعتیاد به ویدئو»۳ هم یاد می‌شود: فشار و وسواس غیرقابل‌اجتناب برای توجه به صفحه‌های روشن. تکنولوژی درواقع در حال تبدیل‌کردن ما به نوعی بید یا سوسک است.

اسلاید بعدی، لطفاً.

از دیگر آثار سوءِ پاورپوینت، تشویق ناخواسته به چندکارگی۴ است که همان مفهوم مدرن‌شدۀ «بی‌توجهی‌کردن» است. علت این موضوع از ضعف خودِ پاورپوینت نشئت می‌گیرد. تقریباً تمام ارائه‌دهندگان، سخنرانی خود را در اسلایدهای پاورپوینت می‌نویسند. این ضعف مربوط به اختلافی زمانی است که بین مخاطب و سخنران برای خواندن کلمات روی پرده وجود دارد. همچنین ازآنجاکه ارائۀ آهسته‌وپیوسته، بخشی از فرهنگ پاورپوینت است، در اغلب موارد افراد می‌توانند همۀ مطالب اسلاید را بخوانند و دوباره به آیفون یا کامپیوترشان برای وارسیِ ایمیل‌ یا آب‌وهوا یا بازار سهام مشغول شوند؛ پیش‌ازاینکه سخنران بالأخره درنهایت بگوید:

اسلاید بعدی، لطفاً.

مسئلۀ زمان در سخنرانی پاورپوینتی از مصائب دیگر است. تجربۀ نگارنده این است که در سخنرانیِ معمولیِ آکادمیک، مقامات دولتی یا فعالان اجتماعی که پنج دقیقه زمان دارند، حداقل پنجاه اسلاید پاورپوینت از پیش حاضر می‌کنند. این به آن معنی است که به‌طور متوسط ده اسلاید در دقیقه یا ‌یک اسلاید در هر شش ثانیه به نمایش درمی‌آید. اگر اسلاید صرفاً حاویِ همان مطالب سخنران باشدکه اکثراً همین‌طور است و نیز سخنران به رسم آهستگی‌و‌پیوستگیِ پاورپوینت پایبند باشد، دبیر پَنِل به سخنران اشاره خواهد که پنج دقیقۀ شما تمام شده است و در این زمان سخنران ناله خواهد زد: «اما بسیاری از اسلایدهای من باقی مانده است!»

اسلاید بعدی، لطفاً.

این اسلایدْ گراف نوسانات قیمت گاز طبیعی است که ضمناً هیچ ارتباطی به سخنرانی من ندارد؛ امّا احساس کردم بدون گراف سخنرانی‌ام چیزی کم خواهد داشت.

اسلاید بعدی، لطفاً.

۱) برخی اوقات مطالب اسلایدهای پاورپوینت شماره‌گذاری شده‌اند.
۲) مثل همین که ملاحظه می‌فرمایید.
۳) شماره‌ها ابداً معنایی ندارد.
۴) امّا آکادمیک و مهم به نظر می‌رسند.
۵) به این معنی که نشان‌دهندۀ نکات عدیده‌ای هستند.

اسلاید بعدی، لطفاً.

باز هم یک گراف بی ارتباط دیگر. این یکی را که دربارۀ میزان برقراری تماس تلفنی از راه دور ‌در زمان تعطیلات است، باید به هر زوروضربی شده، نمایش می‌دادم. من خیلی نگرانِ این شده بودم که از جذابیت‌های بصری استفاده نکرده باشم.

اسلاید بعدی، لطفاً.

داشت یادم می‌رفت دربارۀ لیزر مخصوصِ اشاره به مطالب صحبت کنم. افراد می‌توانند زمانی که از روی اسلایدهای پاورپوینت می‌خوانند، با لیزر به آن اشاره کنند. با این فن شما می‌توانید همراه با مخاطبتان متن را بخوانید؛ هرچند امکان دارد شما آن‌قدر آهسته بخوانید که مخاطب پیش از شما کل متن را اسکن کرده و مشغول بررسی ایمیل‌هایش شده باشد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

این عکسی از معلم کلاس دومم در دهۀ ۱۹۶۰ است. او ریاضیات پایه را با استفاده از ویدئوپروژکتور به ما یاد می‌داد؛ اگرچه تصور می‌کنم که اگر او از گچ و تخته‌سیاه هم استفاده می‌کرد، به همین میزان تأثیرگذار می‌بود. اما گچ‌ و تخته‌سیاه دیگر تکنولوژیِ پیشرفته‌ای در زمانۀ سفر به ماه و مدل موهای کلاه‌کاسکتی۵ محسوب نمی‌شد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

این دیاگرامی از یک بالاتاب۶ است که همان کارایی پاورپوینت را در دهۀ ۱۹۵۰ داشته است.

چی؟ زمانم تمام شده؟ اما من سی اسلاید دیگر برای نمایش داشتم!


پی‌نوشت‌ها:
* این مطلب در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ با عنوان PowerPoint Makes Us Stupid در وبسایت اسمارت ست منتشر شده است.
*‌ مایکل لیند (Michael Lind) نویسندۀ سایت اسمارت سِت و همکار نیو امِریکا در واشینگتن‌.دی.‌سی است. او همچنین مؤلف کتاب ارض موعود؛ تاریخ اقتصادیِ ایالات متحدۀ امریکاست.
[۱] samuel colt 
ساموئل کلت مخترع امریکایی هفت‌تیر است.
[۲] Phototropism
در زیست‌شناسی حرکت یا رشد یک ارگانیسم در واکنش به نور را نورگرایی یا فوتوتراپیسم می‌گویند.[ویکی پدیا]
[۳] vidiocy
[۴] multitasking
[۵] helmet hair
[۶] Overhead projector
پروژکتور آموزشی یا بالاتاب (برابر فرهنگستان زبان) دستگاهی است که تصاویر و نوشته‌هایی را که روی صفحه‌ای از طلق شفاف چاپ شده است، بر پرده‌ای عمودی به نمایش درمی‌آورد. آموزگار یا ارائه‌دهندۀ گزارش می‌تواند حین نمایشِ این صفحات روی پرده، با ماژیکی مخصوص توضیحات اضافی دیگری را نیز روی صفحات طلقی بنویسد تا حاضران آن‌ها را روی پرده ببینند.[ ویکی پدیا]

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

تصویر نامه ی حضرت آیت الله مکارم شیرازی به پاپ فرانسیس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

جست‌و‌جوی ایمان در عصر خشونت مقدس

مروری بر چهارکتاب تازه انتشاریافته دربارۀ دین که محورِ روایت خود را کنش‌های مذهبی قرار داده‌


نیکولائو در آغاز راه برای «رفع عطشش به معنویت و گره‌گشایی از جهلِ مذهبیِ حادّی که پس از یازده سپتامبر احساس می‌کرد»، تا جایی که می‌توانست به عبادتکده‌ها سر زد. سفرنامۀ چهارسالۀ او پیمایشی روشمند نیست؛ بلکه نوعی گردشگری مذهبی است. او عید پاک را با کاتولیک‌ها جشن می‌گیرد، با پنطیکاستال‌ها هم‌نوا می‌شود، همراه بودایی‌ها مراقبه می‌کند، پوریم و فصح را با یهودیان پاس می‌دارد و رمضان و عید [فطر] را کنار مسلمانان می‌گذراند.

نیویورک‌تایمز — در پیمایش‌های مؤسسۀ پیو، تعداد روزافزونی از جوانان برای سؤال تعلقات مذهبی، گزینۀ «هیچ‌کدام» را انتخاب می‌کنند. این مسئله، بسیاری از رهبران مذهبی و کارشناسان همه‌فن‌حریف را عصبی کرده است؛ ولی کار مفیدتری هم هست و آن اینکه این پدیده را از زاویۀ خاطراتی مانند روایت صمیمی نیکولائو با قلم خاص او در داستان هیچ‌کدام ببینیم.

• نیکولائو در آغاز راه برای «رفع عطشش به معنویت و گره‌گشایی از جهلِ مذهبیِ حادّی که پس از یازده سپتامبر احساس می‌کرد»، تا جایی که می‌توانست به عبادتکده‌ها سر زد. سفرنامۀ چهارسالۀ او پیمایشی روشمند نیست؛ بلکه نوعی گردشگری مذهبی است. او عید پاک را با کاتولیک‌ها جشن می‌گیرد، با پنطیکاستال‌ها۱ هم‌نوا می‌شود، همراه بودایی‌ها مراقبه می‌کند، پوریم و فصح را با یهودیان پاس می‌دارد و رمضان و عید [فطر] را کنار مسلمانان می‌گذراند.

خام‌دستی مؤلف شاید قدری نامطبوع باشد، او بلافاصله به آنچنان طیف وسیعی از موضوعات می‌پردازد که موجب می‌شود به‌ناگاه لحن شادابش به‌نحو آزاردهنده‌ای به لحنی مقدس‌مآبانه بدل شود. باوجوداین، اراده‌ای که برای فهم کردارها، نه ایدئولوژی، دارد زیرکانه است. او به کسانی‌که پروژه‌اش را سطحی می‌دانند یا انتظار دارند درنهایت به یکی از فرقه‌ها ملحق شود، می‌گوید: مثل این است که «از کنج دنج آسوده‌تان، بی‌خانمانیِ کسی را نقد کنید. من بستر گرم و نرمی ندارم. اصل قصه همین است.»

• اگر قرار است مذهب پاسدار والاترین فضایل بشری‌مان باشد، پس چرا این‌قدر به جنگ و بی‌عدالتی منتهی می‌شود؟ خاخام هارتمن این نکتۀ رادیکال را مطرح می‌کند که مذهب به «بیماری خودایمنی» دچار است: نقصی اساسی در آن است که به سوءاستفاده از مذهب منجر می‌شود. او در اینجا فقط به یهودیت می‌پردازد؛ ولی خواستار خودانتقادی مشابه در سایر سنت‌هاست. از دیدگاه او دو علامت اصلی این بیماری عبارت‌اند از: «خدازدگی» که معتقدان را بیش‌ازحد بر پرستش ظاهریِ خدا متمرکز می‌کند و «دست‌کاری خدا» که به معتقدان اجازه می‌دهد منفعت‌طلبی محضشان را با مذهب توجیه کنند. هارتمن می‌گوید که باور به خدا نباید از زندگی بشری منفصل شود و باید «اثرات جانبی بیماری‌زای آن درمان و معالجه شوند». بدین‌منظور سعی می‌کند به متون سنت خود رجوع کند؛ به‌ویژه آن گفتۀ خاخام هیلل در تلمود: «آنچه برای خود نمی‌پسندی، بر سر همسایه‌ات نیاور. کل تورات همین است. مابقی، شرح این جمله است.»

هارتمن می‌گوید محور حقیقی اخلاق نظری و عملی در یهودیت به مفهوم خدا وابسته نیست؛ بلکه وابسته به آگاهی اخلاقی خودمختار و جهان‌شمولی است که وظیفه داریم آن را مسئولانه تفسیر و تعبیر کنیم. مذهب باید «مربی اخلاقی باشد که با یادآوری، ترغیب، نصیحت و گاه تهدید پیروانش، از آن‌ها می‌خواهد در منفعت شخصی خود تأمل کنند.» هرچند این کتاب لاجرم برای «اپوزیسیون وفادار» درون یهودیت جذابیت بیشتری دارد، استدلال‌های شجاعانه و دقیق هارتمن می‌ارزند که مخاطبان بیشتری داشته باشند.

• کاوینگتن را با کتاب رستگاری در ماسه‌زارهای سندماونتین۲ می‌شناسند که در آن به‌شدت با واعظان مارگیر پیوند برقرار کرده بود. خطر و خدا همیشه برای او جذاب بوده‌اند. کاوینگتن حالا در دهۀ ششم زندگی‌اش تصمیم می‌گیرد به «جاهایی که مذهب خون داده است»، سر بزند؛ یعنی جاهایی که می‌تواند در آن‌ها «دربارۀ مذهب، نه‌فقط به‌عنوان مجموعه‌ای از باورها، بلکه به‌عنوان نوعی کنش بنویسد». آغاز راه او در منطقۀ باستانی انطاکیه در ترکیه است تا تحرکات مسیحیان آغازین را دنبال کند. اما اندکی بعد انگار وسوسۀ عبور از مرز ترکیه به سوریه او را رها نمی‌کند. آن خشونت هولناکی که در آغاز کار داعش می‌بیند، او را به دل فاجعه‌ای بشری در سطح بین‌المللی می‌کشاند. کاوینگتن در فصول موجز و درگیرکنندۀ کتاب خود، این داستانِ جنگ را در طول زمان و مکان امتداد می‌دهد: تا دوران کودکی‌اش در زمان جنبش حقوق مدنی در بیرمنگام ایالت آلاباما، گزارشگری‌اش از جنگ السالوادور و رابطه‌اش با برادر بزرگ‌تر و پریشان‌حالش.

او که همواره انگیزه‌های خود را زیر سؤال می‌برد، وسوسۀ ناخوشایندی را که خشونت برای او دارد، با خوانندگان در میان می‌گذارد: «قصد خودکشی نداشتم. می‌دانستم آنجاها چه خبر است. بلکه برعکس، ناگزیر بودم از زندگی‌کردن درکمال سختی و نمردن تا پیش از آنکه مرگم فرابرسد.» ایمانی که او می‌یابد، از آن جنس یکنواخت، تاریخی یا نور درونی نیست؛ بلکه گونه‌ای از زندگی است که در خط مقدم رُخ می‌دهد، یعنی آنجا که مردم بیشترین رنج را می‌کشند: شکار می‌شوند، شکنجه می‌بینند و باوجوداین، همواره درعین سختی سرزنده‌اند.

• در فرهنگ امریکایی به لاادری‌ها سخت می‌گذرد: امتناع آنها از موضع‌گیری، گویا رنگ‌وبوی بزدلی یا تنبلی دارد. اما در کتاب مهم و رندانۀ جدید هیزلتن، اصطلاح «لاادری‌گری» یک جهتگیری منحصر به فرد و مثبت در قبالِ زندگی را نشان می‌دهد؛ یعنی رویکردی که هم علم و هم رازآلودگی را دربرمی‌گیرد و لذت‌های بی‌واسطۀ زندگی را ارج می‌نهد.

هیزلتن خوب می‌داند «مانیفستِ حکم‌ندادن» عبارتی تناقض‌آمیز است. باوجوداین، با ذوق فراوان این کار را دنبال می‌کند و اصرار دارد که «فقدان معنای \'غایی\' زندگی، یعنی فقدان تبیینی والا و فراگیر از همه‌ چیز، زندگی را تُهی از معنا نمی‌کند». او به پاره‌ای سؤالات یا مضمون‌های مهم می‌پردازد که احساس می‌کند در آنها «لاادری‌تر» از مابقی چیزهاست: انسان‌انگاری خدا، تردید، تلفیق ایمان و باور و بالأخره تعریف روح به‌مثابۀ چیزی که می‌توان «از دست داد» یا «یافت».

هیزلتن در هر یک از تأملات گسترده‌اش زیرکانه از «خطر... ورود به قلمروی سوپ جوجه برای روح»۳ و تله‌های «معنوی» بودن می‌پرهیزد: «این برچسبْ مبهم و درعین‌حال خودپسندانه است.» درعوض، صمیمانه در وادی زندگی انسانی و روزمره‌مان می‌ماند و درگیرش می‌شود.

اطلاعات کتاب‌شناختی:
• نیکولائو، کورینا. داستان هیچ‌کدام؛ در جست‌وجوی معنا درون ادیان مسیحی، یهودی، بودایی و اسلام، انتشارات دانشگاه کلمبیا، ۲۰۱۶
Nicolaou, Corinna. A None\'s Story: Searching for Meaning Inside Christianity, Judaism, Buddhism, and Islam. Columbia University Press, 2016

• هارتمن، دانیل. وقتی خدا اولویت ندارد؛ چگونه مذهب را از دست خودش نجات دهیم، انتشارات بیکن، ۲۰۱۶
Hartman, Donniel. Putting God Second: How to Save Religion from Itself. Beacon Press, 2016

• کاوینگتن،دنیس. وحی؛ جست‌وجوی ایمان در دنیای خشن مذهبی انتشارات لیتل‌براون، 
 Covington, Dennis. REVELATION: A Search for Faith in a Violent Religious World, Little Brown, 2016

• هیزلتن، لزلی. لاادری‌گر؛ مانیفستی معنوی، انتشارات ریورهد، ۲۰۱۶
Hazleton, Lesley. AGNOSTIC: A Spirited Manifesto, Riverhead, 2016


پی‌نوشت‌ها:
* این مطلب در تاریخ ۱۵ جولای ۲۰۱۶ با عنوان Religion در وبسایت نیویورک‌تایمز منتشر شده است.
[۱] Pentecostal
پنطیکاستیسم جنبشی نوگرایانه درون مسیحیت اوانجلیک است که تأکید خاصی بر تجربهٔ شخصی مستقیم خدا از طریق غسل تمعید روح‌القدس دارد. 
[۲] Salvation on Sand Mountain
[۳] Chicken Soup for the Soul: مجموعه کتاب‌هایی که حاوی داستان‌های واقعی الهام‌بخش از زندگی مردم عادی‌اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

آیین ایزدی

✳️آیین ایزدی ✳️


دین ایزدی آیینی ناشناخته است؛ زیرا ایزدیان حاضر به افشای اسرار دین خود نیستند و این امر تابویی است که هنوز شکسته نشده است. از طرف دیگر بیشتر محققانی که به بررسی آیین ایزدی پرداخته‌اند کُرد نبوده‌‌اند و با زبان کردی آشنایی نداشته‌اند که این امر خود بر ابهامات این دین افزوده است. همچنین وجود اعتقاداتی چون تناسخ، تعمید، نظریه خیر و شر، بسیاری از باورهای ادیان ایران باستان، عبادت آنان به سوی خورشید، اعیادی که شبیه به اعیاد اسلامی‌اند و بسیاری موارد دیگر موجب شده تا نتوان به‌درستی تاریخ آیین ایزدی را مشخص نمود. اما آنچه مسلم است اینکه تاریخ آن به خیلی پیش‌تر از اسلام و شاید هم ادیان ایران باستان برمی‌گردد. اما کاملاً روشن است که آیین ایزدی از ادیان بزرگی چون اسلام، مسیحیت، یهودیت و ... تأثیر پذیرفته است؛ به‌طور مثال به نظر می‌رسد عید رمضان و قربان و نیز روزه را از دین اسلام، تعمید را به احتمال از همسایگان مسیحی خود، حلال‌ و حرام‌های فراوانشان را از یهودیت و به احتمال، ثنویت را از ادیان ایران باستان گرفته‌اند.


اساس دیانت ایزدی بر ثنویت قرار گرفته است. به باور ایزدیان، هستی در ازل توسط خداوند بلندمرتبه خلق شد. آنگاه ملک طاووس از پروردگار تجلّی یافت و سپس شش ملک دیگر آفریده شدند. چون آدم خلق شد، ملک طاووس از سجده بر وی امتناع ورزید و مورد غضب قرار گرفت؛ اما بعد از هفت هزار سال گریه و پشیمانی دوباره جایگاه اولش را به دست آورد و ملک اول گردید. بدین سبب ایزدیان ملک طاووس را شایسته پرستش می‌دانند. همچنین، به اعتقاد آنان، ملک طاووس خدای شرّ و بدی است؛ اما خدای بلند‌مرتبه خدای نیکی و خوبی است؛ بنابراین باید ملک طاووس را ستایش کرد تا از آزار و اذیت‌های او در امان ماند.


ایزدیان دو کتاب مقدس بسیار مختصر به نام «جلوه» و «مصحف رش» دارند که شرایع دینی ایزدی را شرح نموده‌اند (قاضی سعیدی، بی‌تا: 687). به‌درستی مشخص نیست این دو کتاب را چه کسی یا چه کسانی نوشته‌اند؛ اما خود ایزدیان معتقدند شیخ عدی آنها را نوشته است. برخی از محققان این کتاب‌ها را نوشته جانشینان شیخ عدی می‌دانند (سعید سمو، 2001: 80).


امیر محمدی سراب، هفت آسمان، پاییز 1390، سال سیزدهم، شماره 51، ص 95_117)

توضیح تصویر: نمایی از مقدس ترین معبد ایزدیان در لالش


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

ازدواج در زرتشت




انواع ازدواج در دوران زرتشتی:


در مورد انواع پیوند زناشویی در ایران باستان گفتنی است که زن و مرد زرتشتی به 5 صورت و تحت عناوین پادشاه زن، چاکر زن، ایوک زن، ستر زن، خودسر زن، پیوند زناشویی می بستند که هر یک جداگانه به شرح زیر است:


1--پادشاه زن

این نوع ازدواج به حالتی گفته می شد که دختری پس از رسیدن به سن بلوغ با موافقت پدر و مادر خود با پسری ازدواج می کرد و پادشاه زن از کاملترین حقوق و مزایای زناشویی برخوردار بود و کلا" همه دخترانی که برای نخستین بار و با رضایت پدر و مادر ازدواج می کردند پیوند زناشویی آنان تحت عنوان پادشاه زن ثبت می شد.


2-چاکر زن

این نوع ازدواج به حالتی اطلاق می شد که زنی بیوه به عقد و ازدواج با مرد دیگری در می آمد این زن با زندگی در خانه شوهر دوم خود حقوق و مزایای پادشاه زن را در سراسر زندگی مشترک دارا بود ولی پس از مرگ آیین کفن و دفن و سایر مراسم مذهبی اش تا سی روزه توسط شوهر دوم یا بستگانش برگزار می شد ولی هزینه های مراسم بعد از سی روزه به عهده بستگان شوهر اولش بود چون معتقد بودند در دنیای دیگر این زن از آن نخستین شوهر خود خواهد بود و به همین علت پیوند دوم او تحت عنوان چاکر زن یاد می شد.

حال برای برخی ناآگاهان پیوند زناشویی از نوع چاکر زن را اختیار کردن زن صیغه ای توسط پدران ما در گذشته قلمداد کرده و پادشاه زن را زن عقدی بیان می کنند که صحت ندارد.


3-ایوک زن

این نوع ازدواج زمانی اتفاق می افتاد که مردی دختر یا دخترانی داشت و فرزند پسر نداشت و ازدواج تنها دختر یا کوچکترین دخترش تحت عنوان ایوک ثبت می شد و رسم بر این بود که اولین پسر تولد یافته از این ازدواج به فرزندی پدر دختر در می آمد و به جای نام پدرش نام پدر دختر را بعد از نامش می آوردند و این نوع ازدواج باعث شده که برخی افراد غیر مطلع برچسب ازدواج با محارم را به زرتشتیان بزنند و اظهار کنند که پدر با دختر خود ازدواج می کرده است اینک اشتباه افراد ناآگاه کاملا" مشخص شد و اتهام ازدواج با محارم کاملا" مردود است.


4-ستر زن

وقتی که فرد بالغی بدون ازدواج در می گذشت پدر و مادر یا خویشان این فرد موظف بودند به خرج خود و به یاد فرد درگذشته دختری را به ازدواج پسری در می آورند شرط این نوع ازدواج آن بود که دختر و پسر متعهد می شدند که در آینده یکی از پسران خود را به فرزند خواندگی فرد درگذشته بدون زن و فرزند درآورند.


5- خودسر زن

اگر دختری و پسری پس از رسیدن به سن بلوغ برخلاف میل والدین خود خواستار ازدواج با یکدیگر می شدند و مصر بر این امر نیز بودند با وجود مخالفت والدین ازدواج آنها منع قانونی نداشت و زیر عنوان خودرأی زن ثبت می گردید و در این بین دختر از ارث محروم می شد مگر اینکه والدینش به خواست خود چیزی به او می دادند یا وصیت می نمودند که بدهند.


این نوع ازدواج ها در ایران باستان انجام می شد امروزه ازدواج ها تحت این عناوین ثبت نمی شود. گفتنی است که طلاق در آیین زرتشتی مطرود و منفور است و تحت شرایطی ویژه و در مواردی نادر و خاص طبق آیین نامه زرتشتیان مجوز داده می شود.



منابع:


🔹مرتضی مطهری- خدمات متقابل ایران و اسلام- ص258-256،

🔹مهرداد بهار- ادیان آسیایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

دینداری رو به زوال است اما اسلام رشد خواهد کرد

دین‌داری رو به زوال است، اما اسلام رشد خواهد کرد
 

هافینگتون‌پست —فیل زاکرمن: بسیاری از پژوهش‌های اخیر با مطالعۀ کشورهای مختلف سراسر دنیا، یک چیز را نشان می‌دهند: دین‌داری رو به زوال است. از اسکاندیناوی تا جنوب امریکا و از ونکوور تا سئول، جهان درحال تجربۀ موج غیرمنتظره‌ای از سکولاریسم است. درواقع براساس گزارش جدید نشنال جئوگرافیک جدیدترین دین دنیا بی‌دینی است. 


آخرین داده‌ها را ملاحظه کنید: 
• برای اولین بار در تاریخ نروژ، اکنون تعداد ملحدان و لااَدری‌گرایان بیشتر از مؤمنان به خداوند است.

• برای اولین بار در تاریخ بریتانیا، اکنون تعداد ملحدان و لااَدری‌گرایان بیشتر از مؤمنان به خداوند است. به‌علاوه میزان حضور در کلیسا در بریتانیا در کمترین حدِ تمام تاریخ این کشور است: کمتر از دودرصد از زنان و مردان بریتانیایی در هر یکشنبه در کلیسا حاضر می‌شوند.

• نظرسنجی‌ اخیر در ایسلند نشان می‌دهد که صفردرصد ایسلندی‌ها باور دارند که خداوند زمین را خلق کرده است. درست است: صفردرصد. این‌ در حالی است

در تاریخ جهان اولین بار است که تعداد جوامعی که سکولار می‌شوند، از تعداد جوامعی که دین‌دار می‌شوند، پیشی می‌گیرد.
که بیست سال پیش نوددرصد ایسلندی‌ها مدعی بودند به مذهب معتقدند و اکنون کمتر از پنجاه‌درصد چنین ادعایی دارند.

• نزدیک به هفتاددرصد هلندی‌ها هیچ تعلق خاطری به هیچ دینی ندارند و احتمال دارد تقریباً هفتصد کلیسای پروتستان و هزار کلیسای کاتولیک در سراسر این کشور درآیندۀ نزدیک متروکه شوند.

• بر اساس نظرسنجی یوروبارومتر۱ نوزده‌درصد اسپانیایی‌ها، بیست‌وچهاردرصد دانمارکی‌ها، بیست‌وشش‌درصد اسلوونیایی‌ها، بیست‌وهفت درصد آلمانی‌ها و بلژیکی‌ها، سی‌وچهار درصد سوئدی‌ها و چهل‌درصد فرانسوی‌ها ادعا می‌کنند که به «هیچ نوع روح، خدا یا نیروی مافوق طبیعت» معتقد نیستند.

• در ایالات متحدۀ امریکا چیزی بین بیست‌وسه تا بیست‌وهشت‌درصد افراد بزرگ‌سال هیچ نوع تعلقی به هیچ دینی ندارند. این افراد را «بی‌دین»۲ می‌نامند. نه‌تنها تعداد این افراد روزبه‌روز در حال افزایش است، بلکه باورها و رفتارهای آن‌ها نیز به‌نحو فزاینده‌ای در حال سکولارشدن است.

• از میان هزاره‌ای‌ها [متولدین بین سال‌های ۱۹۸۰تا۲۰۰۰]، امریکایی‌هایی که بین بیست تا سی‌سال دارند، بیش از سی‌وپنج‌درصد فاقد دین هستند. این تعداد، بزرگ‌ترین گروه مردان و زنان سکولار را در تاریخ این کشور تشکیل می‌دهد.

• در کانادا، در سال ۱۹۹۱، دوازده‌درصد بزرگ‌سالان ادعا می‌کردند بی‌دین‌اند؛ اما امروزه این تعداد به بیست‌وچهاردرصد افزایش پیدا کرده است.

• در استرالیا،

جامعه‌پذیری اولین موتور محرکی است که دین‌داری را به پیش می‌راند.
در سال ۲۰۰۱، پانزده‌درصد از جمعیت بیان کردند که فاقد دین‌اند. امروزه دست‌کم بیست‌ودودرصدِ افراد، بی‌دین هستند.

• در نیوزیلند، در سال ۲۰۰۱، سی‌درصد افراد ادعای بی‌دینی داشتند؛ اما امروزه این تعداد به چهل‌ودودرصد افزایش یافته است.

• در امریکای جنوبی، هفت‌درصدِ مردان و زنان مکزیکی، هشت‌درصدِ بزریلی‌ها، یازده‌درصدِ آرژانتینی‌ها، دوازده‌درصدِ السالوادوری‌ها، شانزده‌درصدِ شیلیایی‌ها، هجده‌درصدِ دومینیکنی‌ها و سی‌وهفت‌درصد اهالی اروگوئه بی‌دین هستند. این بیشترین میزان سکولاریسم است که تاکنون در امریکای لاتین ثبت شده است.

• شصت سال پیش در ژاپن، قریب به هفتاد‌درصد بزرگ‌سالان ادعا می‌کردند اعتقادات دینی شخصی دارند؛ اما امروزه تنها بیست‌درصد چنین اعتقاداتی دارند. در سال ۱۹۷۰ در سرتاسر ژاپن ۹۶‌هزار معبد بودایی وجود داشت؛ اما در سال ۲۰۰۷ این تعداد به ۷۵هزارو۸۶۶ معبد کاهش یافت. از این تعداد نیز در قریب به بیست‌هزار معبد هیچ روحانی‌ و خدمتگزاری وجود ندارد. در دهۀ پنجاه میلادی بیش از هفتادوپنج‌درصد از خانواده‌های ژاپنی در خانه‌هایشان محراب کامیدانا، عبادتگاه خانگی آیین شینتو، داشتند؛ اما در سال ۲۰۰۷ این رقم به چهل‌وچهاردرصد در کل ژاپن

هرچه اینترنت در زندگی انسان‌ها فراگیرتر می‌شود، به همان میزان نیز رشد سکولاریسم تداوم می‌یابد.
و بیست‌وشش‌درصد در شهرهای اصلی کاهش یافته است.

• در سال ۲۰۰۵، یازده‌درصد اهالی کرۀ ‌جنوبی خودشان را ملحد می‌دانستند؛ درحالی‌که اخیراً این میزان به پانزده‌درصد رسیده است. به‌علاوه تعداد کره‌ای‌هایی که خودشان را معتقد به دین معرفی می‌کردند، از پنجاه‌وهشت‌درصد به پنجاه‌ودودرصد کاهش پیدا کرده است.

• بیش از پنجاه‌درصد از بزرگ‌سالان چینی سکولارند؛ هرچند در نظام‌های دیکتاتوری کمونیستی، جایی‌که دین‌داری به‌شکلی رسمی سرکوب می‌شود، به‌دست‌آوردن اطلاعات معتبر دربارۀ دین همواره دشوار بوده است.

• در افریقا نیز تعداد افرادِ بی‌دین در حال رشد است؛ درحالی‌که میزان دین‌داری در این قاره همواره زیاد بوده است: بیش از پنج‌درصد از غنایی‌ها ادعا می‌کنند هیچ دینی ندارند و نُه‌درصد از مردم ماداگاسکار و تانزانیا و همچنین یازده‌درصد مردم گابون و سوازیلند بی‌دین‌اند.

• تقریباً بیست‌درصد اهالی بوتسوانا اکنون مدعی‌ بی‌دینی‌اند.

• بیش از بیست‌درصد اهالی جامائیکا فاقد دین‌اند.



در دیگر کشورها نیز وضع به همین منوال است و بخش اعظمی از جمعیت این کشورها را افراد بی‌دین تشکیل می‌دهد؛ همچون اسلوونی، اسرائیل، فنلاند، مجارستان، روسیه، آذربایجان، قزاقستان و.... اعلام ریزارقام بی‌دینی در هر کشور در اینجا ممکن نیست؛ اما شایان‌ذکر است که درحال‌حاضر و در مقایسه

کشورهای دین‌دار از این جهت که نوزادان بیشتری دارند، از مزیت زادولد برخوردارند.
با قرن گذشته، اغلبِ کشورها با میزان قابل‌توجهی از دین‌گریزی مواجه بوده‌اند و برای اولین‌ بار در تاریخ جهان است که تعداد جامعه‌هایی که سکولار می‌شوند، از تعداد جامعه‌هایی که دین‌دار می‌شوند، پیشی می‌گیرد.

حمایت آشکار از کفر و الحاد در برخی کشورها با اکثریتِ مسلمان، مجازات دارد: درواقع در سیزده کشور اسلامی الحاد جرمی با مجازات مرگ است. باوجوداین همچنان نشانه‌های متعددی مبنی بر رشد دین‌گریزی و سکولارشدن درجهان اسلام وجود دارد. البته ذکر آمار دقیق در این کشورها بسیار مشکل است.

درنهایت، مطلق تعداد زنان و مردان سکولار بر روی کرۀ خاکی تاکنون بی‌سابقه است. بر اساس آخرین تخمین‌های مرکز تحقیقاتی پیو۳ در سال ۲۰۱۰، بیش از ۱.۱میلیارد از مردم جهان بی‌دین بوده‌اند و احتمال دارد این رقم تا سال ۲۰۲۰ به بیش از ۱.۲میلیارد برسد.

آیا این موجِ دین‌گریزی ادامه پیدا می‌کند تا دین به‌کلی از روی کرۀ خاکی محو شود؟

پاسخ به این سؤال مطمئناً دشوار است.

ازیک‌طرف می‌دانیم که جامعه‌پذیری اولین موتور محرکی است که دین‌داری را به پیش می‌راند: کودکانی که والدین دین‌دار دارند، با تربیت دینی رشد می‌کنند و دین‌دار بار می‌آیند. بنابراین هرچه افرادْ بیشتروبیشتر از دین دست می‌کشند، این احتمال بیشتر می‌شود که فرزندان آن‌ها نیز دین‌دار

اسلام به گسترش خود ادامه خواهد داد و در سال ۲۰۵۰ بزرگ‌ترین دین دنیا خواهد شود.
بار نیایند و بدین‌ترتیب توسعۀ میان‌نسلیِ دین در دهه‌های بعدی تضعیف خواهد شد. به‌علاوه، دین‌گریزی به‌شدت با دسترسی به اینترنت و استفادۀ از آن همبسته است: هرچه اینترنت در زندگی انسان‌ها فراگیرتر می‌شود، به همان میزان نیز رشد سکولاریسم تداوم می‌یابد.

ازسویی‌دیگر، افرادِ دین‌دار معمولاً تعداد فرزندان بیشتری نسبت‌به افراد سکولار دارند. امروزه آن کشورهایی که بیشرین نرخ زادولد را دارند، دین‌دارترین کشورها هستند؛ درحالی‌که کشورهایی که کمترین میزان تولد را دارند، سکولارترین کشورها هستند. پس بنا بر ملاحظات جمعیت‌شناسانه، کشورهای دین‌دار از این جهت که نوزادان بیشتری دارند، از مزیت زادولد برخوردارند. از این‌روست که بر اساس آخرین پیش‌بینی مرکز تحقیقاتی پیو، احتمال اینکه رشد سکولاریسم در دهه‌های آتی متوقف شود، زیاد خواهد بود؛ درحالی‌که اسلام به گسترش خود ادامه خواهد داد و در سال ۲۰۵۰ بزرگ‌ترین دین دنیا خواهد شد.

اما اکنون کلیساها در سرتاسر دنیا در حال بسته‌شدن هستند. ایمانْ رو به زوال است. تعداد آن مردان و زنانی که زندگی خود را بر اساس آموزه‌های سکولاریسم و انسان‌باوری پیش می‌برند نیز رو به افزایش است.


پی‌نوشت‌ها:
* فیل زاکرمن (Phil Zuckerman) استاد جامعه‌شناسی و مطالعات سکولار در کالج پیتزر در کالیفرنیا است.
[۱] Eurobarometer Poll
[۲] Nones
[۳] Pew Research Center

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

بازسازی کشتی نوح

 یک مرکز مسیحیان در آمریکا، ماکتی بزرگ از کشتی نوح را بازسازی کرده و در آن را به عنوان یک پارک تفریحی بروی عموم باز کرده است.

این کشتی ماکت که ۱۵۵ متر طول دارد توسط مرکز مسیحی جنسیس ساخته شده است.

پیروان این مرکز مسیحی معتقدند داستان حضرت نوح که در انجیل، کتاب مقدس مسیحیان، روایت شده حقیقت دارد و بر اساس یک واقعه تاریخی شکل گرفته است.

سازندگان این کشتی می‌گویند حتی اندازه‌های آن را هم بر اساس داده‌های انجیل محاسبه کرده‌اند؛ ۱۵۵ متر طول، ۲۶ متر عرض و ۱۵ متر ارتفاع.

کِن هَم، دبیرکل انجمن "انسرز این جنسیس" گفته ساخت کشتی نوح ۱۰۰ میلیون دلار هزینه برداشته است.

در داخل این کشتی ماکت‌هایی از حیوانات و خانواده نوح بر اساس باورها و برداشت‌های مذهبی گروه جنسیس قرار گرفته است.

در این کشتی حتی ماکت‌هایی از دایناسورها هم قرار داده شده چرا که پیروان این گروه مسیحی معتقدند همه موجودات حتی دایناسورها را خداوند حدود ۶ هزار سال پیش آفریده است.

این پروژه در سال ۲۰۱۴ معافیت مالیاتی به ارزش ۱۸ میلیون دلار دریافت کرد.

این بخشش مالیاتی باعث شده موسسه جنسیس از پرداخت مالیات در ازای فروش بلیط به بازدیدکنندگان از پروژه (در مدت زمان ساخت آن) معاف شود.

سازندگان کشتی نوح گفته‌اند انتظار جذب دو میلیون بازدید کننده در اولین سال پس از افتتاح آن را دارند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

معرفی یک فیلم ادیانی

فیلم pk یکی از آخرین ساخته های سینمای هند است سینمایی که حالا عنوان پر محصول ترین سینمای دنیا را دارد و سالیانه عناوین زیادی را روانه بازار می کند.

این فیلم  ساخته شده در سال ۲۰۱۴ است که پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای هند با فروش بی سابقه‌ای در کل این صنعت می‌باشد. این فیلم در ۱۵ روز اول اکران خود تمام رکوردهای فروش را جا به جا کرد و با فروش بی سابقهٔ ۳۰۰ کروری در دو هفتهٔ اول پرفروش ترین و پر استقبال ترین فیلم تاریخ سینمای هند لقب گرفت. همچنین با رتبه #248 جز 250 فیلم برتر تاریخ سینماست این فیلم یکی از محبوب ترین کمدی بالیوودی در خارج از هند محسوب می‌شود. امتیاز این فیلم در وبگاه معتبر  ای ام دی بی  8.5از 10از 51 هزار رای دهنده می‌باشد که روز به روز تعداد آراافزایش میابد.

داستان فیلم از این قرار است که موجودی فضایی که کاملا شبیه ما انسانها است برای کارهای تحقیقاتی وارد زمین می شود اما در بدو ورود وسیله ارتباطی او با صفینه اش دزدیده می شود او برای ارتباط با سفینه و برگشت به سیاره اش به اون وسیله نیاز دارد برای همین در صدد جستجو بر میاد اما در کشور پر جمعیت هند پیدا کردن یک دزد کار غیر ممکنی است.

از هر کس که سئوال می کنه بهش می گه فقط خدا می تونه کمکت کنه برای همین او تصمیم می گیره بره دنبال خدا

موضوع و داستان فیلم بسیار چالش برانگیز است مخصوصا در جامعه هند که کشوریست هفتاد و دو ملت با مردم نژاد ها دین ها و رسوم مختلف که اکثرا نسبت به فرهنگ و قومیت خود دارای تعصب هستند

همین اما حاشیه هایی رو ایجاد کرد . این فیلم بیشتر کسانی که خود را مباشرین خداوند می‌نامند و از این طریق پول‌ها زیادی به دست می‌آورند را مورد انقاد قرار داده. این فیلم با خرافات مبارزه می‌کند و پیام آن این است که خداوند یکتا است و پرستیدن او شیوهٔ خاصی نمی‌خواهد. کاهنان بیشترین ضربه را از فیلم خوردند و نگاه مردم نسبت به آن‌ها و اعمال خرافاتیشان تغئیراتی کرد. کاهنان و حامیانشان گروهی تشکیل دادند و در اعتراض به فیلم تظاهرات کردند و قسمت‌های از هند آشوب به پا کردند و خیلی از سینماها را تخریب کردند. اما اکثریت مردم هند موافق فیلم بودند و با استقبالی با شکوه و بی بدیل این فیلم رو به پرفروش ترین فیلم تاریخ تبدیل کردند. همچنین فیلم مورد استقبال سیاسیون قرار گرفت و یکی از وزرای هند دستور داد که از این فیلم مالیات گرفته نشود. فیلم هم در جامعهٔ اصلی هند و هم در جامعهٔ مجازی از حمایت بسیار بالای مردم عادی و افراد مشهور برخوردار بود.

کارگردان فیلم راجکومار هیرانی است کارگردان ساختار شکن بالیوود است اما آبیجات جاشی، نیز در نگارش فیلمنامه به او کمک کرده است تا بر بار کمیک کار افزوده شود. در خلال این سکانس های کمیک، «P.K» خیلی زود متوجه می شود باید لباسی برای پوشیدن پیدا کند. پس دست به سرقت لباس می زند. چگونگی یادگیری زبان آن هم با لهجه ای که معلوم نمی شود او از کجا یاد می گیرد، از دیگر فرصت هایی است که فیلم برای ایجاد فضای کمیک از آن استفاده می کند. یکی دیگر از چهره های آشنای فیلم که باعث خنده می شود مهاتما گاندی است.


«P.K» شامل جمع قابل توجهی از بازیگران طراز اول هند است که از میان آنها می توان به آتوشکا شارما که نقش یک خبرنگار تلویزیونی را دارد که می خواهد به «P.K» کمک کند تا به خانه اش بر گردد، سوشانت سینگ راچپوت که نقش یک جوان مسلمان را دارد، ساراب شوکلا در قالب یک هندوی ثروتمند و از همه مهم تر سانجای دات اشاره کرد. همان طور که اشاره شد، امیر خان نیز در قالب «P.K» نقش اصلی فیلم را دارد.


راجکومار حیرانی در بین کارگردانان متوسط هند، از جایگاهی ویژه برخوردار است. او سابقه فیلم هایی مثل مانا بهای و «Lage Raho Munnabhai» را دارد که به فسادهای دولتی می پردازد. فیلم «سه کله پوک» او نیز درباره رقابت های دانشگاهی در هند است. اما در این بین «P.K» به نظر فیلمی قابل ارزش تر می رسد.

این فیلم تنوع مضحکی که در مذاهب موجود در هند قرار دارد و همچنین مدیران دقل باز آنها را با طنز نیشدار خود به باد انتقاد می‌گیرد، برای مثال به جایی از فیلم توجه کنید که در آن شخصیت اول زن فیلم دارد از گذشته‌اش می‌گوید و اینکه چگونه پدر خانواده یکی از مدیران این مذاهب را الگوی مسلط زندگی‌اش قرار داده، ما می‌بینیم در تمام خانه و وسایل‌اش عکس او قرار دارد، این تصاویرِ خاطره‌ای سیاه و سفید‌اند و تنها عنصر رنگی در آنها عکس مدیر مذهبی است. فیلم تا نیمه‌های اولش فوق العاده پیش می‌رود، یعنی جاهایی که پی کی متوجه می‌شود فردی به نام خدا می‌تواند مشکل او را که گم شدن ریموت کنترلش برای بازگشت به سیاره‌اش است را حل کند، او در بین مذاهب بیشمار دنبال خدا می‌گردد ولی سردرگم میشود و ناتوان در یافتن خدا. این سادگی و بی آلایش بودن پی کی است که باعث می‌شود دنبال حقیقت بگردد، او همچون کاسپر هاوزر در “معمای کاسپر هاوزر” همچون کودکی است که تازه به دنیا آمده و همین دیدِ ساده‌ی اوست که باعث می‌شود تزویر موجود در جامعه‌ی امروز را نمایان کند و سوال‌ها و جواب‌هایی که ارائه می‌کند با اینکه ساده‌ترین و منطقی‌ترین‌ها هستند، اما حقیقت متروک شده را برملا می‌کنند. پی کی را همچنین از نظر جستجو برای خدا می‌توان با آنتونیوس بلاک در”مهر هفتم” مقایسه کرد. متاسفانه این روند فوق‌العاده تا همیجا ادامه دارد، با درگیر شدن پی کی با تاپسونی در رسانه‌ها، فیلم به بیراهه‌ی سانتی‌مانتالیزمِ منفورِ موجود در سینمای بدنه اصلی هند می‌کشاند، جالب اینجاست که روابط عاشقانه در فیلم کاملا قابل قبول شکل داده شده اند، متاسفانه فیلم دارد از جایی ضربه می‌خورد که نباید بخورد. اینجاست که دیگر فیلم از ساختار زیبا و خلاقش می‌افتد.

در مجموع فیلم PK فیلم فوق العاده ای هست که دیدن اون رو به تمام دوستداران سینما توصیه می کنیم

کارگردان : راجکومار هیرانیPK Theatrical Poster.jpg

تهیه کننده : ویدو وینود چوپرا

نویسنده : راجکومار هیرانی
آبیجات جوشی

بازیگران:

عامر خان
انوشکا شرما
بومان ایرانی
سانجی دات



تهیه و تنظیم:آیدین ضیایی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان

القدس لنا....


این حنظله است، کودکی با پاهای برهنه و کله ای بزرگ با چند تار موی سیخ.لباس های کهنه و وصله دارش نشان آوارگی و گذراندن روز های سخت است. او به ما پشت کرده، او به شدت با ما قهر است، او با تمام کسانی که بر سر مساله ی فلسطین تن به مذاکره و مصالحه می دهند قهر کرده است .او ده سال بیشتر ندارد، سالهاست که ده سال دارد و ظاهرن تا آزاد شدن سرزمین مادری اش، ده ساله باقی خواهد ماند. حنظله دستانش را پشتش گره کرده یعنی اینکه امیدی به هیچ کدام از نهادها و سازمانهای به اصطلاح حقوق بشری و کمپین های حمایتی ندارد. ما صورت او را نمیبینیم اما میشود حدس زد که از تمام این چیز ها عصبانی است. با این حال احتمالن چشم امید او به ما ست که در روزهایی مانند روز قدس آزادی اش را فریاد بزنیم.

به امید آن روز که حنظله خوشحال بشود و با ما آشتی کند و صهیونیسم از صفحه روزگار محو شود....

آیدین ضیایی


شرح تصویر:

حنظله (به معنی سیب تلخ) یک شخصیت کارتونی برساخته ناجی علی کاریکاتوریست فلسطینی است که نماد مصور مردم فلسطین و نشانگرِ سرنوشتِ تلخ و اندوهبارِ آوارگانِ فلسطینی است.

او یک کودک ۱۰ ساله فلسطینی است که نخستین بار در سال ۱۹۶۹ در روزنامه کویتی السیاسة به تصویر کشیده‌شد. ناجی علی از سال ۱۹۷۳ به این سو حنظله را همواره پشت به بیننده و با دستان قلاب شده در پشت ترسیم کرده‌است. ده‌سالگی سنی‌ست که او مجبور به ترک فلسطین شد و ده‌ساله ماندنش ناشی از آن است که جز در سرزمین خودش نمی‌تواند رشد کند. حنظله همیشه پیراهن ژنده و پابرهنه است و در کاریکاتورهای تازه‌تر گاه در حال سنگ‌پرانی یا شعارنویسی است.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ادیان و عرفان