سحر و جادو در آنیمیسم از فتیشیسم گرفته شده است.

فلیسین شاله می گوید: انسان می تواند همانطور که روی موجودات روحانی عمل می کند، به وسیله اقوال و حرکات مخصوص در طبیعت نیز تأثیر نماید. این نفوذ اساسی را برقرار می سازد که آن را جادو می نامند. سالومون رایناخ می نویسد: جادو فن و هنر و لشکر کشی جان پرستی است. این نیرو عبارت است از نفوذ کلماتی که با صدای بلند قرائت و یا به صورت آواز خوانده می شود. مثلا می توان بیماری را با فرمول زیر معالجه کرد:

طوطی پرواز کرده است،فاخته پرواز کرده است، بلدرچین پرواز کرده است، بیماری پرواز کرده است. بدویان حوادث را تقلید می کنند و نمایش می دهند.قبل از اقدام به تاخت و تاز آن را جزء به جزء می کنند یا رقصهای جنگی می کنند و معتقدند در اثر این پیروزی به دست می آورند، اگر خشکسالی ایجاد گردد و باران نبارد، طی مراسم مخصوص آب می پاشند و طبیعت را متوجه می کنند که به باران احتیاج دارند و عقیده دارند با این عمل باران می بارد. این اعمال را جادوی تقلیدی می نامند. تصویر دشمن را زخمی یا پاره می کنند و تصور می نمایند صاحب عکس را زخمی کرده و از میان برده اند. این کار را جادوی عاطفی می نامند.

بعضی اشیاء مانند دعا، طلسم و درخت کولکن دارای نیروی جادو است. بدبختی را دور می سازد و یا خوشبختی به وجود می آورد.

جادو دو قسم است:

یک نوع آن است که رؤسا و روحانیون عمل می کنند، آن را جادوی نیکو می نامند. نوع دیگر جادوی شر است که جادوگران بی رحم عمل می کنند. جادوگران موجب بیماری و مرگ می گردند و بدون اینکه متوجه باشند، مرتکب جنایت مهمی می گردند. جادوگر دشمن خطرناک جامعه است؛ بایستی همیشه ضد او رفتار کرد. اسرار زندگی را از او مکتوم داشت. پشم و مو و مدفوع و آنچه را که مربوط به بدن انسان است، پنهان کرد. برای باطل ساختن عمل جادو نماینده مذهبی ضد جادو بکار می برد. به وسیله آزمایشی که آن را اوردالی می نامند، خوب از بد تشخیص داده می شود. در آفریقای استوائی به متهم سم خورانده می شود و در صورتی که مقصر نباشد، سم وی را نمی کشد.